تبلیغات نامرئی چیست؟

تبلیغات نامرئی چیست؟

تبلیغات نامرئی چیست؟ تبلیغات نامرئی یا “نهاده‌های غیرمستقیم” به روش‌ها و استراتژی‌هایی اشاره دارد که در آنها برند یا محصول به طور غیرآشکار یا به شکل زیرسطحی در معرض مخاطبان قرار می‌گیرد، به گونه‌ای که مخاطبان به صورت ناخودآگاه یا آگاهانه با برند آشنا می‌شوند. این نوع تبلیغات به جای استفاده از روش‌های مستقیم مانند آگهی‌های تلویزیونی یا پوسترهای گسترده، از روش‌های زیرسطحی مانند ارتباطات عمومی، بازاریابی تأثیرگذار، و قرار گرفتن محصولات در محتواهای رسانه‌ای استفاده می‌کند.

Product Placement (قرار گرفتن محصول)

Product Placement یا قرار گرفتن محصول به روشی اشاره دارد که در آن محصولات و برندها در محتوای رسانه‌ای مثل فیلم، سریال، برنامه تلویزیونی، ویدئو بازی و غیره، به طور مستقیم و غیراستراتژیک نمایش داده می‌شوند. این روش به برندها کمک می‌کند تا محصولات خود را به صورت طبیعی و بدون تبلیغ مستقیم به نمایش بگذارند و در نتیجه، به طور غیرمستقیم مخاطبان را به خرید آنها ترغیب کنند.

ویژگی‌ها و روند Product Placement:

  1. نمایش طبیعی: محصولات در محتوای رسانه‌ای به صورت غیرتبلیغاتی و طبیعی نمایش داده می‌شوند. این به مخاطبان اجازه می‌دهد تا بدون هرگونه تلاش تبلیغاتی، با محصول آشنا شوند.
  2. اعتبار و ارتباط با محتوا: Product Placement بر اساس این ایده است که محصولات ممکن است به ارتباط و اعتبار محتوایی محیط خود کمک کنند. به عنوان مثال، یک شخصیت اصلی در یک فیلم از یک خودرو خاص استفاده می کند، این می تواند به خلق تصویر برند به عنوان مدرن یا لوکس کمک کند.
  3. هدفمندسازی نهفته: برندها اغلب Product Placement را برای رسیدن به بازار هدف خود، به خصوص آنهایی که همسو با ارزش‌ها و نیازهای مخاطبان محتوا هستند، انتخاب می‌کنند.
  4. تأثیر گذاری بر خرید: وجود محصولات در محتوای رسانه‌ای می‌تواند به طور غیرمستقیم موجب تأثیرگذاری بر خرید مخاطبان شود. این تأثیر بر اساس ارتباط عاطفی و اعتباری که برند با محتوای مورد نظر دارد، تقویت می‌شود.
  5. متناسب با نیازهای برند: محصولاتی که در Product Placement استفاده می‌شوند، باید با موضوع یا جریان داستان مطابقت داشته باشند تا مخاطبان احساس طبیعی بودن و تناسب را با محتوا تجربه کنند.

مثال‌های معروف Product Placement:

  • فیلم و تلویزیون: مثلاً در فیلم‌ها ممکن است خودروهای خاص، محصولات غذایی یا مشروبات نمایش داده شوند.
  • ویدئو بازی: برخی از بازی‌های ویدئویی از لوگوها، محصولات الکترونیکی یا لباس‌های خاص استفاده می‌کنند.
  • وب‌سری‌ها و ویدئوهای آنلاین: برخی از یوتیوبرها و وب‌سری‌ها از Product Placement به عنوان یک منبع درآمد استفاده می‌کنند.

Product Placement به عنوان یکی از استراتژی‌های مخفی و ناخودآگاه تبلیغاتی، به برندها کمک می‌کند تا در ذهن مخاطبان حضور پرقدرتی داشته باشند و در نتیجه، به افزایش شناخت برند و فروش محصولاتشان منجر شوند.

Influencer Marketing (بازاریابی تأثیرگذار)

بازاریابی تأثیرگذار یا Influencer Marketing به روشی اشاره دارد که در آن برندها و کسب‌وکارها از شخصیت‌ها یا افرادی با تأثیر و قدرت بر روی مخاطبان (معمولاً در شبکه‌های اجتماعی) برای تبلیغ و ارتقای محصولات و خدمات خود استفاده می‌کنند. این شخصیت‌ها به نام تأثیرگذارها یا influencers شناخته می‌شوند و قادرند با جذب توجه و تأثیرگذاری بر رفتار و نظر مخاطبان، به تبلیغات و بازاریابی محصولات و خدمات کمک کنند.

عناصر اصلی بازاریابی تأثیرگذار:

  1. تأثیرگذار (Influencer): افراد یا شخصیت‌هایی که برای دارا بودن قدرت و تأثیر بر رفتار و نظر مخاطبان شناخته می‌شوند. این افراد معمولاً در حوزه‌های خاصی مانند مد، زیبایی، فیتنس، غذا، تکنولوژی و غیره فعالیت دارند و مخاطبان زیادی را به خود جذب کرده‌اند.
  2. محتوا: بازاریابی تأثیرگذار بر پایه ایجاد محتوای ارزشمند و معتبر برای مخاطبان استوار است. تأثیرگذارها معمولاً محتوایی را که شامل تجربیات شخصی، بررسی‌ها، مقایسه‌ها و دیدگاه‌های فردی است، ارائه می‌دهند.
  3. شبکه‌های اجتماعی: اکثر تأثیرگذارها در شبکه‌های اجتماعی مانند اینستاگرام، یوتیوب، تیک‌تاک، توییتر و فیسبوک فعالیت می‌کنند. هر شبکه اجتماعی می‌تواند جامعه‌ای مخصوص و متنوع از دنبال‌کنندگان داشته باشد که به تأثیرگذاری آنها کمک می‌کند.

روند کار با تأثیرگذارها:

  1. انتخاب تأثیرگذار مناسب: بسته به هدف بازاریابی، برند یا کسب‌وکار انتخاب تأثیرگذارهایی را که مخاطبان مورد نظر را به خوبی می‌توانند تحت تأثیر قرار دهند، انجام می‌دهد. این انتخاب بر اساس فرادرس‌های تأثیرگذار، نوع محتوا و شبکه‌های اجتماعیشان صورت می‌گیرد.
  2. همکاری و هماهنگی: برند یا کسب‌وکار و تأثیرگذار به توافق می‌رسند که محتوای مناسب و معقولی را برای تبلیغ محصول یا خدمات برگزینند که هم به نفع برند باشد و هم به نفع تأثیرگذار و دنبال‌کنندگان او.
  3. انتشار محتوا: تأثیرگذار محتوای انتخابی را برای دنبال‌کنندگانش منتشر می‌کند. این محتوا معمولاً شامل تصاویر، ویدئوها، نوشته‌ها و یا مطالب دیگر است که به شیوه‌ای جذاب و جذاب توسط تأثیرگذار ارائه می‌شود.
  4. اندازه‌گیری و تحلیل: پس از انتشار محتوا، برند یا کسب‌وکار با استفاده از معیارهایی مانند تعداد بازدیدها، نظرات، بازخوردها و افزایش در فروش، اثربخشی و بازده این استراتژی را اندازه‌گیری می‌کند.

مزایا و معایب بازاریابی تأثیرگذار:

مزایا:

  • قدرت تأثیر: تأثیرگذارها اغلب دارای جامعه‌های پرفالوئر و قدرتمندی هستند که به برندها اجازه می‌دهند تا به طور مستقیم به مخاطبان خود دسترسی داشته باشند.
  • تعامل مستقیم با مخاطبان: این روش امکان برقراری تعامل مستقیم بین برند و مخاطبان را فراهم می‌آورد که می‌تواند به افزایش اعتماد و پذیرش برند کمک کند.
  • محتوای اصالتی: مخاطبان معمولاً محتوای تأثیرگذارها را به عنوان محتوایی اصیل و غیرتبلیغاتی می‌پذیرند که می‌تواند اثربخشی بیشتری داشته باشد.

معایب:

  • هزینه‌بر بودن: همکاری با تأثیرگذارها ممکن است هزینه‌بر باشد، به خصوص اگر تأثیرگذار از افراد معروف و پرقدرتی باشد.
  • کنترل نداشتن بر محتوا: برندها ممکن است کنترل نهایی بر محتوای منتشر شده توسط تأثیرگذار را نداشته باشند که می‌تواند به بروز مشکلاتی منجر شود.
  • منفعت کوتاه‌مدت: برخی تأثیرگذارها ممکن است تأثیر و منفعت خود را در مدت کوتاهی از دست دهند که این موضوع می‌تواند به طرفداران آنها وابسته باشد.

به طور کلی، بازاریابی تأثیرگذار به عنوان یکی از استراتژی‌های جذب مشتری و افزایش فروش محصولات و خدمات، به خصوص در دنیایی که شبکه‌های اجتماعی مهمی در ارتباطات هستند، اهمیت بالایی دارد و می‌تواند به برندها کمک کند تا به طور موثر‌تر و دقیق‌تر با مخاطبان خود ارتباط برقرار کنند.

Public Relations (روابط عمومی)

روابط عمومی (Public Relations یا PR) عبارت است از فرآیند مدیریتی و استراتژیک که به منظور برقراری و تقویت ارتباطات مثبت و موثر با مخاطبان مختلف، از جمله مشتریان، جامعه، رسانه‌ها، کارکنان، سرمایه‌گذاران، و دیگر ذینفعان یک سازمان یا شرکت، انجام می‌شود. این فرآیند بر اساس ارسال پیام‌های مؤثر و معقول به بازار هدف، ارزیابی و مدیریت شایعه‌ها، مشکلات و مسائل احتمالی برای ایجاد و نگهداری ارزش و اعتبار سازمانی تمرکز دارد.

اهداف و عناصر اصلی روابط عمومی:

  1. ایجاد و حفظ اعتماد و ارزش سازمانی: PR به منظور بهبود اعتماد مردم به سازمان، ایجاد و نگهداری ارزش‌های مثبت، و تقویت شناخت و درک عمومی از ماموریت، اهداف و عملکرد سازمانی انجام می‌شود.
  2. مدیریت واکنش به بحران: PR به منظور پیش‌گیری و مدیریت بحران‌ها و وقایع نامطلوب، از جمله حوادث، اتهامات، یا مشکلات احتمالی، اقدام می‌کند تا اثرات منفی آنها را کاهش دهد.
  3. ارتباطات خارجی و داخلی: PR به منظور بهبود و تقویت ارتباطات با رسانه‌ها، مشتریان، کارکنان، و دیگر ذینفعان سازمان، فعالیت می‌کند و اطمینان می‌دهد که پیام‌های سازمان به طور مؤثر و یکپارچه ارسال می‌شوند.
  4. تبلیغات سازمانی: PR به منظور ترویج و تبلیغات سازمانی، از جمله معرفی محصولات و خدمات جدید، تأسیس برند، و جلب نظر و توجه اجتماعی استفاده می‌شود.
  5. مدیریت روابط عمومی: PR به منظور مدیریت ارتباطات عمومی و اجتماعی، از جمله ارتباط با مردم، جوامع، و گروه‌های مختلف جامعه استفاده می‌شود تا از دیدگاه‌ها و نظرات آنها درباره سازمان آگاهی بیشتری داشته باشد.

ابزارها و فعالیت‌های روابط عمومی:

  1. رویدادها و روابط عمومی واقعی: از جمله نمایشگاه‌ها، کنفرانس‌ها، و رویدادهای مختلف برای جلب توجه و تبلیغات استفاده می‌شود.
  2. نشریات داخلی و خارجی: ارسال پیام‌های سازمانی به اعضا و مخاطبان از طریق نشریات داخلی و خارجی.
  3. رسانه‌ها و روابط با رسانه‌ها: برقراری ارتباط موثر و مدیریت روابط با رسانه‌ها برای منتشر کردن پیام‌های سازمانی.
  4. شبکه‌های اجتماعی: استفاده از شبکه‌های اجتماعی برای ارتباط مستقیم با مخاطبان و انتقال پیام‌های سازمانی.
  5. تحلیل و مدیریت شایعات: پایش و مدیریت شایعات و اخبار منفی و پرخطر برای سازمان.
  6. مدیریت روابط عمومی داخلی: برقراری ارتباطات مؤثر با کارکنان و ارتقای انگیزه و هم‌تیمی در سازمان.

نیروی محرکه (Motivational Force)

نیروی محرکه (Motivational Force) در زمینه تبلیغات و بازاریابی به معنای استفاده از تحریک‌ها و عواملی است که انگیزه و تحریک مخاطبان را برای انجام یک عمل خاص یا خرید محصول ایجاد می‌کند. این نوع تبلیغات به جای استفاده از منطق یا ارقام، از عواطف، احساسات، آرزوها و تمایلات شخصی مخاطبان استفاده می‌کند تا آنها را به اقدام واکنش دهد.

ویژگی‌ها و استفاده‌های نیروی محرکه:

  1. استفاده از احساسات و عواطف:
    • نیروی محرکه بیشتر بر اساس احساسات و انگیزه‌های شخصی مخاطبان تأکید دارد تا از استدلال منطقی. این نوع تبلیغات اغلب بر اساس ایده‌هایی مانند عشق، خوشی، امید، ترس، شادی و… عمل می کند.
  2. انگیزه به عمل:
    • هدف اصلی نیروی محرکه این است که مخاطبان را به انجام یک اقدام خاص تحریک کند، مانند خرید یک محصول، ثبت نام در یک خدمت، حضور در یک رویداد و غیره.
  3. تحریک رقابت:
    • این نوع تبلیغات می‌تواند به رقابت و فشارهای جمعی کمک کند تا مخاطبان به اقدام تشویق شوند، مثلاً با به اشتراک گذاشتن موفقیت‌ها یا شرکت در یک رقابت.
  4. سرگرمی:
    • نیروی محرکه می‌تواند از ارتباطات و سرگرمی استفاده کند تا توجه و تحریک کردن.
  5. تاثیرات پذیرفته شدن:
    • از نظر اهمیت نهاده ها ولای اط. با من این و این این

——————————————————————

مطالب مرتبط: